رئیس پلیس فتای پایتخت گفت: مالکان سایتهای خرید و فروش اموال دست دوم باید اطلاعات خریداران و فروشندگان را در اختیار پلیس قرار دهند.بنابرخبر ایسنا، سرهنگ تورج کاظمی با اشاره به سایتهایی که در فضای مجازی در حال فعالیت هستند و کارشان خرید و فروش اموال دست دوم و مستعمل است ، گفت: اشخاصی که از این طریق فعالیت میکنند، توسط پلیس فتا قابل شناسایی هستند، در همین زمینه باید مالکان سایتها و کانالهای فروش اموال دست دوم، افرادی را که مرتکب جرم میشوند به پلیس معرفی کنند. سرهنگ کاظمی گفت: تاکنون درباره این موضوع در پلیس فتای تهران بزرگ هیچ پروندهای تشکیل نشده و شاکی در این زمینه به ما مراجعه نکرده است. وی افزود: فروش اموال مسروقه موضوعی است که از قدیم مطرح بوده و پلیس آگاهی نیز با شناسایی متخلفان، برای دستگیری مالخرها اقدام میکرد و اکنون این گونه جرایم در فضای مجازی در حال انجام است.وی با بیان این که تعداد این سایتها روزانه در حال افزایش است، افزود: پلیس فتا به مالکان سایتهای خرید و فروش اموال دست دوم هشدارهای لازم را داده است، بنابراین مالکان این سایتها موظف هستند خریداران و فروشندگان متخلف را به پلیس معرفی کنند، در غیر این صورت با حکم قضایی با متخلفان برخورد میشود و همچنین این سایتها مسدود خواهند شد.وی افزود: این سایتها بستر مناسبی را برای مجرمان فراهم میکنند تا اموال دست دوم مسروقه را به فروش رسانند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روزنامه انگلیسی گاردین به نقل از یک منبع آگاه فاش کرد: سعود القحطانی، رئیس دفتر محمدبنسلمان و هدایتکننده تیم ترور خاشقچی از حامیان مالی شبکه فارسی «ایران اینترنشنال» است. براساس این گزارش تحقیقات درباره منابع مالی شبکه معاند «ایران اینترنشنال» پای یکی از نزدیکان محمدبنسلمان، ولیعهد سعودی را که در ماجرای ترور جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد عربستانی نامش بر سر زبانها افتاد نیز به ماجرا باز کرده است. گاردین در گزارشی درباره شبکه فارسیزبان «ایران اینترنشنال» فاش کرده است این شبکه تلویزیونیِ مستقر در انگلیس، به صورت مخفیانه از طریق یک شرکت بازرگانی سعودی تامین مالی میشود که مدیر آن دارای ارتباطات نزدیکی با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان است. به نوشته گاردین، این افشاگری ضمن زیر سوال بردن استقلال شبکه «ایران اینترنشنال»، در زمانی مطرح میشود که نگرانیها درباره تعداد شبکههای تلویزیونی وابسته به عربستان در انگلیس رو به افزایش است. در همین باره، یک منبع ناشناس به گاردین گفته است که محمدبنسلمان که بسیاری او را مسئول اصلی ترور خاشقچی میدانند، در پشت پرده شبکه «ایران اینترنشنال» قرار دارد. این شبکه فارسیزبان نیز ادعاها درباره دریافت بودجه از عربستان را رد نکرده است. گاردین در این گزارش میگوید کارکنان شبکه اینترنشنال که سال گذشته به طور ناگهانی وارد فضای رسانهای انگلیس شد، دستمزدهای سخاوتمندانهای دریافت میکنند که حدودا دو برابر دستمزد رسانههای رقیب است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در میان شاهان دودمان قاجار، احمدشاه کمتر از دیگران به چشم میآید؛ شاهی که در طفولیت بر سریر سلطنت تکیه زد و هنوز کاملاً به سن قانونی نرسیده بود که زمام امور کشور را به دست او سپردند؛ کشوری لبریز از فتنه و آشوب. احمدشاه در تیرماه سال 1293 هـ.ش، قانوناً پادشاه ایران شد؛ درست در نخستین سال جنگ جهانی اول. دنیا در آتش جنگ میسوخت و خاورمیانه، یکی از نقاط تلاقی کشمکشهای خونین دول محور و متفق بود و به طریق اولی، ایران هم! در شمال، روسیه تزاری که بر اساس قرارداد 1907، خود را مالک بخشهای شمالی و مرکزی ایران میدانست، لشکریان خود را از مرزهای ایران گذرانده و آذربایجان، کرمانشاهان، همدان، قزوین، خراسان و حتی اصفهان را به جبهه نبرد تبدیل کرده بود. روسها در شمالغربی ایران، با عثمانیها پنجه در پنجه افکنده بودند؛ نبردی کشدار و طولانی میان دو دولت، در کشوری ثالث، یعنی ایران، در جریان بود؛ نبردی که ماحصلی جز فقر، بدبختی، ناامنی و ناامیدی برای ایران و ایرانی نداشت. انگلیسیها نیز، در جنوب ایران جا خوش کرده بودند و با در اختیار داشتن منابع نفتی، خود را مالکالرقاب ممالک محروسه میدانستند. در مناطق مختلف کشور، آشوب و بلوا بیداد میکرد. تعدادی از مردان وطن دوست ایران، تصمیم به دفع فتنه گرفتند، اما گویی فتنه و بدبختی، به جزء جداییناپذیر ایرانِ عصر احمدشاه بدل شده بود. شاید همین وقایع پرشمار و پیدرپی است که مجال بازشناسی شخصیت آخرین شاه دودمان قاجار را کمتر به مورخان و علاقهمندان به تاریخ میدهد؛ تا آنجا که حتی گاه، از او با عنوان شاه خاموش و دوستداشتنی یاد میشود؛ شاهی که اصولاً میلی به خشونت نداشت و در سودای صلح، گامهایی هر چند ناموفق برداشت. این، همه آن چیزی است که ایرانیان از احمدشاه در ذهن خود دارند. احمد شاه در 9 آبان ماه سال 1304، از فرماندهی قوای نظامی ایران معزول و استیلای رضاشاه بر کشور کامل و عصر استبداد و سپس دیکتاتوری او، آغاز شد. به بهانه گذر از سالروز آن واقعه، بد نیست نگاهی به زندگی و شخصیت آخرین پادشاه سلسله قاجار، دودمانی که پس از انقراض زندیه، نزدیک به 136 سال، اداره امور این سرزمین را در دست داشت، بیندازیم و چهرهای بدون روتوش از او را به نمایش بگذاریم.
زاده شده در توفان
احمدمیرزا در بهمنماه سال 1275، درست 10 ماه پس از آغاز سلطنت پدربزرگش، مظفرالدینشاه، زاده شد. پدرش، محمدعلی میرزای ولیعهد و محمدعلی شاه بعدی، حاکم آذربایجان و مادرش، «ملکه جهان»، دختر کامرانمیرزا، پسر ناصرالدین شاه بود؛ در واقع احمدمیرزا، از هر دو سو، نسب به ناصرالدینشاه میبرد. هنگامی که مظفرالدینشاه، به فاصله کمی پس از امضای فرمان مشروطیت، در سال 1285، درگذشت و محمدعلی شاه زمام امور را به دست گرفت، احمدمیرزا تنها 10 سال داشت و در همین سن کم، به عنوان ولیعهد برگزیده شد.
هنوز دوران کودکی و نوجوانی احمدمیرزا سپری نشده بود که اختلاف نمایندگان مجلس شورای ملی با شاه و در پی آن، اقدام ناشیانه و مشکوک تیراندازی به وی در «دوشانتپه»، فاجعه به توپ بستن مجلس را رقم زد و دهها تن از مشروطهخواهان را طعمه تیغ بیدریغ هواخواهان استبداد کرد. اما در کمتر از دو سال بعد، به دنبال فتح تهران در تیرماه سال 1288 و فرار محمدعلیشاه به سفارت روسیه تزاری، دوباره قدرت مشروطهخواهان احیا شد. حکومت موقت، محمدعلیشاه را از سلطنت خلع کرد و ولیعهدی را که کمتر از 13 سال داشت، به پادشاهی برگزید. از این زمان به بعد، زندگی آرام و بیدغدغه احمدمیرزا، در کنار پدر، مادر و خانوادهاش، به زندگیای پرتلاطم و سرشار از بحران و کشمکش تبدیل شد. عضدالملک، رئیس ایل قاجار، به نمایندگی از دولت موقت، راهی سفارت روسیه شد و احمدمیرزای نوجوان را برای انجام تشریفات به دربار برد. احمدمیرزا اصلاً دوست نداشت از خانوادهاش دور شود؛ این، اقتضای سن و سال او بود؛ اما چارهای جز پذیرش این خواسته نداشت.
عضدالملک، للۀ محترم!
احمدمیرزای ولیعهد نمیتوانست در 13 سالگی بر تخت سلطنت بنشیند. قانون اساسی مشروطه، سن قانونی برای دستیابی به این مقام را، 18 سالگی تعیین کرده بود. بنابراین، باید فردی به نمایندگی از وی و با عنوان «نایبالسلطنه»، به رتق و فتق امور میپرداخت. نخستین فردی که به این مقام گمارده شد، علیرضاخان قوانلو قاجار، ملقب به عضدالملک، رئیس سالخورده ایل قاجار بود؛ مردی به ظاهر محترم که اطلاعات سیاسی و اجتماعی چندانی نداشت. اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات ناصرالدینشاه، درباره او مینویسد:«عضدالملک، علیرضاخان، از منسوبان پادشاه است. خوشبخت و مالدار و در خست و امساک، به اعلی درجه اشتهار، اما ظاهرالصلاح و پاکفطرت و پاکیزه سیرت ... عامی و بحت و بسیط است. در بیسوادی و بیخبری به درجه افراط و تفریط و متشرعی است که نه اصول میداند، نه فهم مسائل فروع میتواند. حتی قرآن و دعا را غلط میخواند. از پلیتیک و علم روابط خارجی بیبهره است و بیاطلاع، فقط دلش به این خوش است که مردم به او زیاد احترام نمایند و وی را به بزرگی و شأن بستایند.» عضدالملک با مهدعلیا، مادر ناصرالدینشاه، قرابت فامیلی داشت و همین قرابت، مسیر ورود او را به دربار قاجارها هموار کرد. وی هنگام برگزیده شدن به مقام نیابت سلطنت، نزدیک به 90 سال داشت و احمدمیرزا، پیش از آنکه به وجود عضدالملک عادت کند و به قول معروف «خو» بگیرد، نایب السلطنه را وداع گفت. عضدالملک، فرصت چندانی برای تربیت شاه جدید پیدا نکرد؛ البته اگر این فرصت را هم مییافت، به نظر نمیرسید که کاری کارستان از او بر می آمد! با مرگ عضدالملک، دوران تازهای در زندگی احمدمیرزا آغاز شد؛ دورانی که باید آن را در شکلگرفتن شخصیت و دیدگاههای سیاسی و اقتصادی وی، بسیار حساس و مهم بدانیم.
ناصرالملک؛ للۀ ناامید!
پس از مرگ عضدالملک، جدالی سخت برای تصاحب پُست او آغاز شد. نمایندگان متعلق به جریان «دموکرات عامیون»، به نیابت سلطنت مستوفیالممالک، سیاستمداری که مرحوم ملکالشعرای بهار او را مردی با «چشمهای بیحالت» توصیف میکند، تمایل داشتند. اما جریان اکثریت مجلس شورای ملی، یعنی «اجتماعیون اعتدالیون»، چشم به نیابت سلطنت ابوالقاسمخان ناصرالملک یا علیقلیخان سردار اسعد بختیاری داشت و در این گیر و دار، سرانجام ناصرالملک به نیابت سلطنت برگزیده شد. اما ابوالقاسمخان در ایران حضور نداشت؛ او از مدتها قبل در انگلیس توطن اختیار کرده و در جاذبههای تمدن غربی، غرق شده بود. ناصرالملک، محصل و فارغالتحصیل دانشگاه آکسفورد، با ارسال تلگرافی به مجلس شورای ملی، اعلام کرد که شرط پذیرش نیابت سلطنت، برقراری مقرری 10 هزار تومان در ماه، برای اوست. دکتر حسین آبادیان در کتاب «ایران؛ از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند» به تفصیل درباره عملکرد ناصرالملک اطلاعاتی ارائه داده است. طبق این گزارش، نایبالسلطنه طی مدت چهار سال مسئولیت خود، بیشتر اوقاتش را در اروپا گذراند و بهانه او برای این کار، ابتلا به بیماری بود. تصویر منابع تاریخی از ناصرالملک قراگزلو، نشان میدهد که او، اصولاً امیدی به آینده ایران نداشت و این سرزمین را، کشوری از دست رفته میدانست! وی که معلم احمدمیرزای نوجوان نیز بود، همین دیدگاه را به طور دائم به شاگردش یادآوری و او را به جمع مال برای روز مبادا تشویق میکرد! به همین دلیل، احمدمیرزا، هنگام ورود به سنین جوانی، بیش از آنکه به فکر حکومت و اداره درست کشور باشد، در سودای تجارت و زیستن در همان جایی بود که مربیاش، همیشه از آن سخن میگفت. در بلوای قحطی همهگیر آن دوره، احمدمیرزا خود از سوداگرانی بود که به احتکار غله میپرداخت و خون مردم را در شیشه میکرد؛ نقل میکنند که یک بار در سفرش به فرانسه، گفته بود که «کَلَم فروشی» در سوئیس را بهتر از پادشاهی بر ایران میداند! او بیشتر دوست داشت اوقات فراغت خود را در کاخ اختصاصیاش و همراه با دختر سفیر اتریش بگذراند؛ دختری که شاه فربه قاجار، دل در گرو مهرش داشت و هنگامی که مردمش گروه گروه بر اثر قحطی، وبا و طاعون، هلاک میشدند، با او نرد عشق میباخت! شهرت پولپرستی احمدمیرزا آنقدر بالا گرفت که حتی اعضای دولت و نخستوزیرانی مانند صمصامالسلطنه نیز، به اقدامات ضدمردمی او، اعتراض کردند.
روی دیگر سکه
با این حال، اگر بخواهیم چهره آخرین شاه قاجار را تنها از پس این گزارشهای ناامیدکننده ببینیم، راه به افراط پیمودهایم. احمدمیرزا در سال 1293 و همزمان با آغاز جنگ جهانی اول، رسماً شاه شد. اما همانطور که اشاره کردیم، مجالی برای حکومت بر غیر منطقه تهران، پیدا نکرد. با پایان یافتن جنگ و غلبه متفقین بر متحدین و نیز، بروز انقلاب اکتبر در روسیه و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی یا به تعبیر سیاستمداران آن دوره، «ساویِت»، انگلیسیها که در زمره دول متفق و پیروز قرار داشتند، کمر به استعمار کامل ایران که در این زمان، خالی از رقیب دیرین، یعنی روسیه، بود، بستند. قرارداد 1919، اوج این سیاست تمامیت خواهانه بود. در بلبشوی ناشی از اقدامات کمیته مجازات و تلاشی که وثوقالدوله برای بازداشت اعضای آن کرد، با پیشنهاد جرج ناتانیل کرزن، وزیر خارجه وقت انگلیس، پیشنهاد امضای قراردادی به دولت ایران ارائه شد که بر استقلال کشور، مهر بطلان میزد؛ قراردادی که با عنوان قرارداد 1919 معروف شد و خوشبختانه به فرجام نرسید. احمدشاه، یکی از مخالفان این قرارداد بود؛ اما جنس مخالفتش با مخالفت افرادی مانند آیتا... سیدحسن مدرس، تفاوت اساسی داشت. ملکالشعرای بهار در جلد نخست کتاب «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران» مینویسد:«گفته شد که [احمدشاه] برای امضای قرارداد حقالزحمه میخواهد و صریح [به وثوقالدوله] میگوید که شما پول گرفتهاید و امضا کردهاید، من که پولی نگرفتهام؛ چرا امضا کنم؟!» هر چند که در صحت و سقم این قبیل گزارشها، تردید وجود دارد، اما شکی نیست که احمدشاه، به هر دلیل، اطرافیانش را به مخالفت با قرارداد 1919 ترغیب میکرد و این رویکرد، به دلیل برباد رفتن بنیاد سلطنت هرچند ضعیف و بیبنیان او، منطقی به نظر میرسد.
آخرین شاه قاجار، در سفر به اروپا هم، پس از مشاهده مخالفت دیگر دولتهای مقتدر اروپایی و همچنین آمریکا، جرئت یافت و در ضیافت شامی که در لندن به افتخارش برگزار شد، تأکید کرد که امضا و قبول این قرارداد، موکول به تصویب آن در مجلس شورای ملی است. او در پاریس هم، این سخنان را تکرار کرد که با استقبال خوب مطبوعات فرانسوی روبه رو شد. احمدشاه پس از دیدار با پدر تبعیدیاش، محمدعلیشاه در اسلامبول و به سفارش او، کوشید تا با حمایت سپاهیان قزاق در ایران، قدرتی برای خود دست و پا کند؛ اما به دلیل شرایط بغرنج کشور و هنگامه قحطی بزرگ، راه به جایی نبرد. او سرانجام مقهور چکمهپوشی قلدر شد که گمان میکرد با کودتای او میشود شرایط را به نفع قاجارها تغییر داد. عزل احمدشاه از سلطنت، هنگام سفر او به اروپا، در سال 1304 اتفاق افتاد. او در سال 1308، در 33 سالگی، بر اثر ابتلا به سرطان، در بیمارستانی واقع در پاریس، درگذشت. طبق وصیت احمدشاه، جنازه او را به کربلا منتقل کردند و در آنجا به خاک سپردند. تنها پسر او، فریدون میرزای قاجار نیز که در سوئیس به وکالت اشتغال داشت، در سال 1353 هـ.ش، در ژنو، بر اثر تصادف، درگذشت.
منابع :
تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران؛ ملک الشعرای بهار؛ انتشارات امیرکبیر؛ جلد یک
ایران؛ از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند؛ حسین آبادیان؛ موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه؛ حسین مکی؛ انتشارات علمی
اسرار سقوط احمدشاه؛ رحیم زاده صفوی؛ انتشارات فردوسی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از آن که هفته گذشته ژاپن و چین قرارداد سوآپ ارزی (پیمان پولی دوجانبه) 30 میلیارد دلاری امضا کردند دومین قرارداد سوآپ ارزی بزرگ بین هند و ژاپن امضا شد.به گزارش فارس به نقل از اسپوتنیک، دومین قرارداد سوآپ ارزی بین دو اقتصاد بزرگ آسیایی طی دو هفته گذشته رقم خورد. هند و ژاپن برای دومین بار یک قرارداد سوآپ ارزی امضا کردند. پیشتر این دو کشور قرارداد مشابهی را در سال 2015 امضا کرده بودند.قرارداد جدید به ارزش 75 میلیارد دلار یکی از بزرگ ترین قراردادهای ارزی محسوب میشود که با هدف حذف دلار در مبادلات تجاری بین دو کشور امضا شده است. ارزش این قرارداد بیش از دو برابر قرارداد قبلی هند و ژاپن در سال 2015 محسوب میشود. این قرارداد ثبات بیشتری را برای نرخ مبادلات ارزی بین دو کشور فراهم کرده و بازارهای سرمایه را نیز بهبود خواهد بخشید.طی روزهای گذشته نارندرا مودی نخستوزیر هند در صدر هیئتی تجاری و سیاسی به ژاپن سفر کرده است. هند، ژاپن و چین این توافق سوآپ ارزی را در تقابل با اقدام دولت ترامپ در اعمال تعرفه گمرکی بر واردات برخی کالاها از این سه کشور به آمریکا بستهاند.این کشورها همچنین حجم اوراق قرضه دولتی وزارت خزانهداری آمریکا تحت مالکیت خود را از زمان آغاز جنگ تجاری به شدت کاهش دادند. به عنوان مثال بانک مرکزی هند از ماه آوریل تاکنون 16.3 میلیارد دلار اوراق قرضه دولتی خود را فروخته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در شرایطی که هند تلاش زیادی برای معاف شدن از تحریم نفتی ایران دارد ، وزیر نفت هند اعلام کرد: به منظور احیای سازوکار تجارت با روپیه، به زودی مصوبه ای با ایران به امضا خواهیم رساند که طی آن دهلی نو برای تجارت با تهران از ساز و کار پرداخت با روپیه استفاده خواهد کرد. پیش از این ایران و اروپا نیز برای ایجاد ساز و کار مالی تجارت برمبنای دور زدن تحریم ها توافق کرده بودند.به گزارش ایرنا، شبکه خبری بی تی وی آی هند در توئیتی نوشت: متن این مصوبه در مجلس به پایان رسیده است و احتمالا طی چند روز آینده به امضا برسد. بانک مرکزی هند نیز با تاسیس شعب بانک پاسارگاد ایران در هند موافقت کرده است.پیشتر نیز «دارمندرا پرادهان» از تصمیم دهلی نو در خصوص ادامه واردات نفت از ایران، بر اساس منافع ملی این کشور خبر داده و گفته بود: هند تحریم های آمریکا علیه ایران را به عنوان یک چالش درنظر می گیرد زیرا دهلی نو دارای روابط نزدیک با جمهوری اسلامی ایران است.پرادهان با اشاره به اشتراکات تاریخی، فرهنگی و تمدنی با ایران گفت: منافع اقتصادی هند به کشورهای منطقه از جمله ایران وابسته است و دولت هند در باره خرید نفت از جمهوری اسلامی ایران یک رویکرد جامع را به کار خواهد برد. «سوشما سواراج» وزیر امورخارجه هند نیز پیشتر اعلام کرد: این کشور از تحریم های آمریکا علیه ایران تبعیت نخواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اولین جلسه رسیدگی به اتهامات پنج متهم ارزی در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم مفسدان و اخلالگران اقتصادی و به ریاست قاضی مسعودی مقام و به صورت علنی برگزار شد.به گزارش خبرگزاری میزان، اولین جلسه رسیدگی به اتهامات پنج متهم ارزی، در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم مفسدان و اخلالگران اقتصادی و به ریاست قاضی مسعودی مقام و به صورت علنی برگزار شد.
نماینده دادستان تهران در قرائت کیفرخواست صادره گفت: دولت طی سال های اخیر برای مدیریت بازار ارز اقدام به توزیع ارز مبادلهای کرده است که به علت نبود نظارت صحیح بر این موضوع متاسفانه برخی از صرافیها با سوءاستفاده از برخی خلأهای قانونی و رانتها به عنوان پیاده نظام در راستای اهداف دشمن قدم برداشتهاند.
نماینده دادستان تهران افزود: این افراد با همکاری تعدادی از دلالان بازار ارز و سوءاستفاده از کارتهای ملی افراد مختلف، ارزهای مداخلهای بازار را تصاحب کردهاند که این کارشان موجب افزایش قیمت ارز و کالاهای اساسی و افزایش نارضایتیها شده است.نماینده دادستان تهران بیان کرد: مداخله کلان در معاملات ارزی توسط این افراد موجب شده است ارزهای مداخلهای بانک مرکزی به جای این که صرف حمایت از تولید داخل و واردات اقلام ضروری مثل داروها شود به دست افراد سودجو بیفتد و در گاوصندوقهای آنها نگهداری شود.
اسامی و اتهامات متهمان
وی اسامی و اتهامات متهمان را به شرح زیر اعلام کرد:
1- احسان صفوی امیر فرزند محمد بازداشت از تاریخ ۱۷ مردادماه ۹۷، اهل و ساکن تهران، مدیرعامل شرکت صرافی صفوی متاهل با تحصیلات دیپلم و همچنین شرکت صرافی صفوی به عنوان شخص حقوقی مرتکب مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به صورت عمده از طریق خرید و فروش غیرقانونی به مبلغ ۴۱ میلیون و ۶۴۳ هزار و ۳۹۰ دلاربه طور صوری و با سوء استفاده از کارتهای ملی اشخاص متعدد متهم هستند.
2- بهزاد بهرامی، فرزند احمد بازداشت از تاریخ ۲۰ مردادماه سال ۹۷، متولد ۱۳۳۹ اهل و ساکن تهران، مدیرعامل شرکت بهرامی، متاهل با تحصیلات دیپلم، همچنین شرکت صرافی بهرامی به عنوان شخص حقوقی مرتکب مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به صورت عمده از طریق خرید و فروش غیرقانونی به مبلغ ۳۹ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۸۵۰ دلار به طور صوری و با سوء استفاده از کارتهای ملی اشخاص متعدد متهم هستند.3- سید مازن قائنی فرزند سید جواد بازداشت از تاریخ ۲ مردادماه سال ۹۷ ، متولد ۱۳۴۶ اهل و ساکن تهران مدیرعامل شرکت صرافی قائنی، متاهل به همراه شرکت صرافی قائنی به عنوان شخص حقوقی مرتکب مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به صورت عمده از طریق خرید و فروش غیرقانونی به مبلغ 30 میلیون دلار به طور صوری و با سوء استفاده از کارتهای ملی اشخاص متعدد، متهم هستند.4- مجید انصاری فرزند عظیم بازداشت از تاریخ ۱۷ مردادماه ۹۷ ، متولد ۱۳۴۱ اهل و ساکن تهران، مدیر عامل شرکت صرافی ایران زمین، متاهل با تحصیلات دیپلم به همراه شرکت صرافی ایران زمین به عنوان شخص حقوقی مرتکب مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به صورت عمده از طریق خرید و فروش غیرقانونی به مبلغ ۲۴ میلیون و ۵۹۰ هزار و ۴۵۰ دلار به طور صوری و با سوء استفاده از کارتهای ملی اشخاص متعدد متهم هستند.
5- پیمان ارغوانی فرزند محمود بازداشت از تاریخ ۱۷ مردادماه سال ۹۷ ، متولد ۱۳۶۳ اهل و ساکن تهران مدیرعامل شرکت صرافی ارغوان، مجرد و با تحصیلات لیسانس به همراه شرکت صرافی ارغوان با عنوان شخص حقوقی مرتکب مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به صورت عمده از طریق خرید و فروش غیرقانونی به مبلغ ۱۵ میلیون و ۷۸۷ هزار و ۹۸۴ دلار به طور صوری و با سوءاستفاده از کارتهای ملی اشخاص متعدد، متهم هستند.نماینده دادستان تصریح کرد: مجموع مبالغ مربوط به پنج متهم، مبلغ ۱۵۱ میلیون و ۱۱۲ هزار و ۶۷۴ دلار است.
قاضی: کارت ملی ۱۰۲۸ نفر مورد سوء استفاده قرار گرفته است
در ادامه قاضی از متهم احسان صفوی امیر خواست برای دفاعیات در جایگاه حاضر شود. متهم احسان صفوی امیر مدعی شد: کارتهای ملی متعلق به مشتری بود و ما لیست فروش را هر روز به بانک مرکزی ارائه میکردیم.قاضی گفت: کارت ملی ۱۰۲۸ نفر مورد سوء استفاده قرار گرفته و دلارهایی که در اختیار آنها قرار میدادید گویای این است که به جای مصرف دلار در جای خود، در بازار آزاد و با ترفند، علی رغم ثبت در سامانه به اشخاصی که استحقاق نداشتند پرداخت کردید که آنها مرتبط با شما بودند و شما در ازای اجاره کارت ملی به آنها مبلغی میدادید. اینها همه در مستندات ارائه شده و گویای این مطلب است.
متهم: حتی یک اخطار هم از بانک مرکزی دریافت نکردیم
متهم ادعا کرد: این گزارش خود آقایان بوده تا حالا حتی یک اخطار از بانک مرکزی نداشتیم. ارز به صورت روزانه بود و مردم نیز گزارشی مبنی بر تخلف ما ارائه نکردند. این ۱۰۲۸ نفری را که شما فرمودید ما تا حالا به عنوان دلال نمیشناختیم و هر کسی که به مغازه ما میآمد موظف بودیم ارز به او بفروشیم، لزومی نداشت آبروی خودمان را به خاطر این کار وسط بگذاریم.
متهم مدعی شد: تشخیص این که این فرد دلال است برای ما غیرقابل فهم بود؛ چراکه یک سری از اشخاص که سال قبل مشتری ما بودند هم اکنون دلال شناخته میشوند، علاوه بر آن کلیه معاملات ما زیر نظر بانک مرکزی بوده است و با نظارت بانک مرکزی فعالیت میکردیم.در ادامه جلسه دادگاه بهزاد بهرامی یکی دیگر از متهمان در جایگاه حاضر شد.وی در دفاعیات خود گفت: ما هر روز با بازرسان بانک تماس میگرفتیم و از آن ها درخواست شیوهنامه میکردیم که در جواب میگفتند این ارز مداخله ای است و به هرکسی میخواهید بدهید.
متهم: بانک مرکزی به ما اجبار میکرد حتما باید سهمیه را بگیرید و بفروشید
پس از پایان دفاعیات متهم بهزاد بهرامی، متهم دیگر به نام سید مازن قائنی در جایگاه حاضر شد. متهم پس از تفهیم اتهام قاضی گفت: بانک مرکزی به ما اجبار میکرد حتما باید سهمیه را بگیرید و بفروشید. به نظر بنده نظارت بانک مرکزی خیلی شدید و حتی به صورت نامحسوس بود. حتی یک روز که بنده مدارک خرید و فروش را در سامانه سنا دیرتر رد کردم سهمیه من را قطع کردند. اگر شیوه توزیعی ایراد داشته مقصر بانک مرکزی است و به هیچ عنوان به ما دستور کتبی ندادند. وی ادامه داد: سه بار با بانک مرکزی تماس گرفتم که این ارزها را چگونه بفروشم؟ گفتند ما نمیدانیم از همکارانتان بپرسید از صرافیها پرسیدم، گفتند سعی کنید بیشتر از 10 هزار دلار نفروشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در سایه سکوت سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان و اقدامات بی اثر تعزیراتی برای جریمه صنایع لبنی، قیمت شیر برای سومین بار طی امسال برای مصرف کنندگان نهایی یعنی مردم گران شد.به گزارش تسنیم، قیمت شیر برای سومین بار طی امسال به صورت قانونی و غیرقانونی افزایش یافت. درحالی که مصرف کنندگان نتوانسته اند خود را با این افزایش قیمت هماهنگ کنند و مصرف سرانه آن ها از بیش از 120 کیلوگرم در سال های گذشته به کمتر از 70 کیلوگرم طی امسال رسیده است.قیمت مصوب شیر بطری پرچرب در پنج ماه نخست امسال 2440 تومان بود تا این که کارگروه تنظیم بازار با افزایش قیمت این محصول موافقت کرد و نرخ آن به طور رسمی به 3250 تومان رسید، به فاصله دو ماه بعد از این افزایش رسمی نرخ ها، دوباره قیمت این محصول افزایش یافت و به 3700 تومان و در برخی از برندها با قیمت متفاوت دیگری نیز به فروش رسید. اما این روزها دوباره (یا بهتر بگوییم سه باره در امسال)، قیمت این محصول افزایش یافته است و در برند های مختلف به نرخ های متفاوت 3900 تومان، 4300 تومان و 4500 تومان به فروش می رسد.
دلایل افزایش قیمت
بنابراین گزارش، صنایع لبنی دلیل افزایش قیمت محصولات خود را افزایش هزینههای تولید می دانند. با این حال، دیروز حجتی وزیر جهاد کشاورزی، در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران گفت: شیر به قیمت 2000 تومان از تولید کننده خریداری میشود و ممکن است در جایی به قیمت 1900 یا در جایی 2100 تومان خریداری شود. وی افزایش قیمت را مربوط به پوشش و بسته بندی لبنیات اعلام کرد و گفت: همکاران ما در وزارت صمت و ستاد تنظیم بازار بررسی میکنند که قیمت تمامشده چقدر است و هزینههای اضافی که به تولیدکنندگان تحمیل شده چه میزان است. از سوی دیگر نیز باید توجه داشت که افزایش صادرات شیر خشک و لبنیات طی امسال به کشورهای همسایه نیز تاثیر زیادی بر افزایش قیمت این محصولات در بازار داشته است.
برخوردهای کم اثر با گران فروشان
بنابراین گزارش، سازمان حمایت در 7 آبان ماه (سه روز قبل) از ارسال پرونده تخلف 9 شرکت لبنی بهدلیل گران فروشی و عدم تمکین از ضوابط ابلاغی و بیاعتنایی به اقدامات ارشادی، با مجموع تخلف به ارزش 143میلیارد ریال برای رسیدگی و برخورد قانونی لازم به سازمان تعزیرات حکومتی خبر داد. تجربه نشان داده است که در برخی موارد صنایع لبنی حتی با وجود محکومیت، در دادگاههای تجدید نظر از پرداخت این جریمههای میلیاردی سر باز زدهاند و اقدامات این سازمان تاثیر زیادی بر کنترل قیمت ها در بازار نداشته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد عنبرسوز - هومن سیدی در مقام کارگردان، معمولاً همیشه با اتهام «کپیکاری» مواجه بوده که این موضوع، فارغ از پاسخ کلیشهای «اساسا سینما از غرب آمده...»، در جای خودش قابل بحث است. «مغزهای کوچک زنگزده» اما شاخصترین اثر کارنامه سیدی است که از نخستین روزهای اکرانش با فیلم برزیلی «شهر خدا» (محصول 2000) و چند فیلم دیگر مقایسه میشد. این در حالی است که روی دیگر سکه را میتوانیم صاحبسبک بودن کارگردان فیلم و قد علم کردن او در برابر جریان رایج سینمای ایران (تقلید از رئالیسم اجتماعی به سبک اصغر فرهادی) قلمداد کنیم. در این مطلب به بررسی سه مؤلفه متفاوت سبک کاری سیدی در «مغزها...» با جریان رایج سینمای اجتماعی ایران میپردازیم تا نشان دهیم که این فیلم هرچقدر هم از آثار خارجی الهام گرفته باشد، از جهت تقابلش با ملودرام اجتماعی رایج در ایران، اثری شایسته تحسین و امیدبخش است.
1- خاستگاه کاراکترها
از همکف به زیرزمین
در یک دهه گذشته، فیلم اجتماعی در سینمای ایران عموماً به طبقه متوسط اختصاص داشته است؛ جایی که کاراکترهایی از جنس معلم، کارمند، استاد دانشگاه و... معمولاً به لحاظ مالی در تنگنا قرار میگیرند یا به اندازه لیاقتشان به آنها بها داده نمیشود. همین افراد در فیلمهای متعددی بر سر دوراهیها و تعارضات اخلاقی قرار میگیرند و درگیر گرههایی ناخواسته در زندگیشان میشوند. ساختار تمام فیلمهای اصغر فرهادی در یک دهه اخیر از همین الگوی کلی پیروی میکند و بر همین اساس عدهای او را کارگردان طبقه متوسط نامیدهاند. از آن جا که فرهادی با جوایز پرشمار خارجیاش، سینماگر جریانساز این سالهاست، غالب آثار سینمای اجتماعی ایران هم رنگوبوی آثار فرهادی را گرفته است.
با این حال با اکران موفق و دیده شدن «ابد و یک روز» سعید روستایی، طبقه متوسط کمی از متن فیلمهای اجتماعی به حاشیه رانده شد و حالا «مغزهای کوچک زنگزده» داستانی اجتماعی را در دل طبقه فرودست و حاشیهنشین روایت میکند که اتفاقاً نقشهای اصلیاش به هیچ عنوان فرهیخته، تحصیلکرده، دغدغهمند یا به طور کلی انسانهایی مترقی و امروزی نیستند. با توجه به موفقیت دو فیلم مذکور، میتوان پیشبینی کرد که در سالهای آتی آثار دیگری هم به طبقات پایین جامعه بپردازند و از تمرکز بر طبقه متوسط کاسته شود.
2- علت رفتارهای کاراکترها
درونیات فردی در برابر ارجاعات اجتماعی
«مغزها...» در قاببندی کادرها، شکل نورپردازی و جذابیت رنگها در تصویربرداری، شباهتی به سینمای اجتماعی رایج که عموماً قابهایش کمرنگ و کمنور هستند، ندارد. علاوه بر این، فضای فیلم هم سرشار از پرخاش و برونریزی است که به نوعی در تقابل با کاراکترهای آرام و درونگرای سینمای فرهادی قرار میگیرد. از همه مهمتر اما دغدغه و نگاه اصلی کارگردان «مغزها...»است که برخلاف سنت رایج سعی نمیکند سرچشمه همه وقایع را به اجتماع برگرداند. نمونه ارجاعات اجتماعی پررنگ را در آثار فرهادی میتوانیم ببینیم که انگار حرف اصلی کارگردانش برگرداندن مسائل به جامعه و شرایط حاکم بر نظام اجتماعی است. این نگاه فرهادی به طور خاص در «فروشنده»، هم در کنشهای شخصیت «عماد» (از کمک به معلول در سکانس اول گرفته تا اتفاق درون تاکسی و در نهایت برخوردهای سکانس آخر) پیداست و هم در شعارهای اجتماعی فیلم مانند این که انسان به مرور گاو میشود.
«مغزها...» اما به وضوح یک فیلم درونی است که انسان را، نه از جهت تأثیرپذیریاش از جامعه و محیط، که بر اساس درونیات و دغدغههای روانی خودش به تصویر میکشد. کاراکتر «شاهین» با بازی نوید محمدزاده که در محور قصه فیلم قرار دارد، چند بار دچار دگرگونی میشود یا به تعبیری بخشهای مختلفی از درونش بر او غلبه میکنند که این شرایط حاصل عقدههای درونی شخصیت اوست. از نمایی دیگر، بچههای یک خانواده که در محیطی یکسان پرورش یافتهاند، خلقوخویی کاملاً متفاوت دارند و در حالی که «شاهین» از انجام شکنجه عاجز است و شرایط نامساعد کودکان شفقتش را برمیانگیزد، «شهروز» که فرزند دیگر خانواده است، از سن نوجوانی قساوت حیرتانگیزی دارد. ذکر نمونههای بیشتر در این مطلب باعث لو رفتن قصه میشود، اما نگاه کلی به این رویکرد کارگردان نشان میدهد که هومن سیدی بیشتر به درون انسان و ذات او از جهت روانی توجه دارد تا ارجاع معضلات اجتماعی به بستر کلی جامعه.
3- دیالوگهای کاراکترها
دیالوگ به جای ادبیات
دیگر ویژگی عمومی سبک رایج سینمای اجتماعی ایران در سالهای اخیر، دیالوگنویسی نسبتاً پرتکلف و وجود حداقل یکی دو دیالوگ شاخص و تأثیرگذار در فیلمها بوده که موارد موفق آن در آثار اصغر فرهادی مشاهده میشود. دیالوگ ماندگار «یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایانه» از شهاب حسینی در «درباره الی»، دیالوگ تمثیلی «فردی که پاهایش دوطرف یک جوب است» از بابک کریمی در «گذشته» و جمله «اون نمیفهمه من پسرشم، ولی من که میفهمم اون پدرمه» از پیمان معادی در «جدایی نادر از سیمین» را به مونولوگ معروف «نرو سمیه...» نوید محمدزاده در «ابد و یک روز» اضافه کنید تا ببینید که از هر فیلم یکی دو جمله در ذهن مانده که بیشتر از آن که در خدمت فیلم باشد، حاکی از قدرتنمایی نویسنده است.
«مغزها...» اما به طور کلی فاقد این قبیل دیالوگهای ماندگار و گلدرشت است و سبک نگارش معمولی دیالوگها، بسیار روی فیلم نشسته. چرا که اگرچه میتوانیم به شخصیتهای فیلمهای اصغر فرهادی حق بدهیم، اما برخی سخنان قصار بازیگران «ابد و یک روز» تناسبی با شخصیتپردازیهای ایشان ندارد. در «مغزها...» هم از آنجایی که با یک گروه فرودست و سطح پایین به لحاظ موقعیت اجتماعی طرفیم که روزگارشان از طریق تولید مواد مخدر میگذرد، گنجاندن دیالوگهای پرطمطراق در فیلم نامه میتوانست به نقطهضعف فیلم و ایجاد تناقض بین جایگاه اجتماعی بازیگران و دیالوگهای آنها تبدیل شود که با تیزهوشی هومن سیدی این اتفاق رخ نداده است. این موضوع یکی از نقاط قوت واضح فیلم نامه «مغزها...» محسوب میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در پی افزایش فشارها بر واشنگتن و ریاض بر سر ماجرای قتل جمال خاشقچی، «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا، آتش بس در جنگ یمن را خواستار شد.پمپئو با اشاره به این که ائتلاف عربی به رهبری عربستان باید به حملات هوایی خود در مناطق پرجمعیت یمن پایان دهد و حملات موشکی و پهپادی نیروهای حوثی(انصارا...) نیز متوقف شود؛ خواستار آغاز مذاکرات از ماه آینده شد. ژنرال «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا نیز ضمن درخواست پایان جنگ یمن، گفت: طی 30 روز آینده باید مذاکرات یمنیها برای رسیدن به صلح آغاز شود.حتی فلورانس بارلی، وزیر دفاع فرانسه هم در سخنانی خواستار توقف جنگ در یمن شد و تأکید کرد که زمان پایان جنگ یمن فرا رسیده است. اظهارات مقامات غربی و درخواست آنان برای پایان جنگ در حالی است که در واقع جنگ یمن با چراغ سبز واشنگتن به عربستان و متحدانش آغاز شد و آمریکا طی 44 ماهی که از جنگ یمن می گذرد با فروش سلاح، سوخت رسانی به جنگنده های مهاجم و فراهم کردن آموزش های نظامی برای آن ها به متجاوزان ضد کشور فقیر یمن به سرکردگی عربستان، کمک کرده است. «برنی سندرز» سناتور آمریکایی از ایالت ورمونت در این باره می گوید: آمریکا عمیقاً درگیر این جنگ شده است، ما بمب هایی را که ائتلاف تحت رهبری عربستان استفاده می کند در اختیار آن ها قرار می دهیم؛ ما به سوختگیری مجدد هواپیماهای آن ها که این بمب ها را بر سر مردم می ریزند، کمک می کنیم و اطلاعات در اختیار آن ها می گذاریم. با این حال ائتلاف به رهبری عربستان در دست یابی به مقاصد خود در این جنگ ناکام مانده است و مقاومت نیروهای یمنی همچنان ادامه دارد. ادامه جنگ یمن و وضعیت بحرانی این کشور به ویژه کشتارغیر نظامیان و کودکان سبب شده است تا دولت ترامپ از مدت ها قبل تحت فشار افکارعمومی جهانی و حتی برخی از اعضای کنگره و رسانه های آمریکا قرار گیرد تا با کاهش حمایت هایش،عربستان و متحدانش را به پایان جنگ یمن وادار کند. اکنون با کشته شدن جمال خاشقچی و اذعان عربستان به دست داشتن مقامات این کشور در کشتن وی، فشارها بر واشنگتن در قبال متحدان سعودی اش تشدید شده است. در این زمینه اعلام انزجار جامعه جهانی از اقدامات آل سعود به ویژه پس از قتل خاشقچی سبب شده است مقامات واشنگتن درصدد تلاش برای اعمال فشار بر عربستان برای پایان دادن به جنگ یمن از طریق برگزاری مذاکرات صلح برآیند.اگرچه ممکن است عربستان حضور در این مذاکرات را برای پایان دادن به جنگ یمن نپذیرد، همان طور که گفتوگوهای سیاسی برای حل بحران یمن تاکنون بارها به دلیل کارشکنی سعودی ومتحدانش با شکست روبه رو شده است.«ضیفا... الشامی» عضو دفتر سیاسی جنبش انصارا... در این زمینه می گوید: برای توقف حملات عربستان به یمن، باید اقدامهای عملی و تلاشهای واقعی انجام شود.با این حال نیروهای انصارا... از مدت ها قبل اعلام کرده اند، برای حضور در مذاکرات واقعی صلح در یمن آمادگی دارند و طرح هایی نیز در این زمینه آماده کرده اند.آن ها همچنین درباره هرگونه طرح آمریکایی ها برای پیگیری اهداف تجزیه طلبانه و ایجاد مناطق خودمختار در یمن هشدار داده و چنین طرح هایی را رد کرده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم انتصاری - شعر وصله چسبیده به زندگی ایرانی هاست. به واسطه همین پیوند است که ایرانی ها عادت دارند در موقعیت ها و مناسبت های مختلف، به سراغ شعر بروند وبیشتر از آن که حواس شان به شاعر باشد، به قد و بالای شعر اوست. انتساب شعر و جمله هایی شبه فلسفی به بزرگان ادبی در ایران پدیده جدیدی نیست اما ورود آن به مسابقه تلویزیونی «برنده باش» که با دغدغه افزایش سطح اطلاعات عمومی شکل گرفته، عجیب است. اشتباه محمدرضا گلزار مجری این برنامه در ذکر نام شعر «کیوان شاهبداغی» از قول سهراب سپهری عزیز، ما را بر آن داشت که اشعاری را که متعلق به شاعران شان نیستند، جمع آوری کنیم البته این قطره ای است از اقیانوس جعلیاتی که در فضای مجازی موجود است.
مولانا، صدر نشین لیگ اشعار جعل شده
گسترش فضای مجازی در سال های گذشته باعث فراگیرتر شدن انتشار اشعار با نام های جعلی شد. به همین منظور کمپین «مبارزه با نشر جعلیات در فضای مجازی» به راه افتاد و تا امروز، سه سال از عمر این کمپین می گذرد. طبق آمار، این کمپین در دو سال اول فعالیت خود 520 شعر جعلی را شناسایی کرده که بیشترین جعل شعر با صد اثر، متوجه مولانا بوده است. شاملو، حسین پناهی و سهراب سپهری به ترتیب رکورددار بیشترین تعداد آثار جعلی بعد از او ،در فضای مجازی هستند.
اشتباه گلزار و شعرهایی که از سهراب نیست
محبوبیت سهراب سپهری در میان شاعران معاصر و مردم انکارنشدنی است. او به واسطه هنر نقاشی اش در بیشتر اشعار خود نیزمشغول تصویرگری است و می توان گفت این بارزترین ویژگی شعرهای اوست. کیوان شاهبداغی، شاعری است که به سبب نزدیکی ظاهری ادبیاتش به تصویرسازی های سهراب، اشعارش به اشتباه در ذهن مردم و فضای مجازی به نام سهراب منتشر می شود و اطلاعات زیادی از او در دست نیست اگرچه می توان میل به طبیعت گرایی را در اشعار هر دو دید و همین را دلیل این شباهت شعری دانست. شعر « لحظه ها عریانند/ به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز» را که در مسابقه برنده باش به نقل از سهراب خوانده شد، می توان اقتباسی از شعر «پاراه» از منظومه «شرق اندوه »اثرسهراب با مطلع «نه تو می پایی، و نه کوه. میوه این باغ: اندوه، اندوه» دانست. شعر «زندگی» او نیز سال گذشته به اشتباه در کتاب «فارسی2»پایه یازدهم به نام سهراب منتشر و چاپ و بعدها با توجه به واکنش های مردمی اصلاح شد.
اشتباه عجیب تر را می توان در فیلم سینمایی «یه حبه قند» رضا میرکریمی دید. آن جا که در پیش نمایش فیلم، شاعر «زندگی جیره مختصری است/ مثل یک فنجان چای/ و کنارش عشق است مثل یک حبه قند» را سهراب سپهری معرفی می کند که این شعر هم اثر شاهبداغی است.« من به آمار زمین مشکوکم» و «زندگی درک همین اکنون است/ شاید این خنده که امروز دریغش کردی/ آخرین فرصت همراهی با امید است» هم نمونه آثار دیگری از این شاعر است که به اشتباه آن ها را شعرهای سهراب می دانند.
وقتی جای «حسین پناهی» و«اکبر اکسیر» عوض می شود
حسین پناهی شاعر دیگری است که نامش پای اشعار جعلی زیادی دیده می شود. تشخیص اشعار ساده انگارانه و انتسابش به پناهی آسان است مانند «پنجره را باز کن/ و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر/ خوشبختانه باران ارث پدری هیچ کس نیست.» در میان نام آشناها اکبر اکسیر هم از گزند این اشتباه نویسی ها در امان نبوده و اشعار او به سبب شباهت نگاه اجتماعی و سبک شعری اش، گاه به نام حسین پناهی ثبت شده است. شعر
« موریانه ها به آخر شاهنامه رسیدند/ رخش، گاری کشی می کند/...» و « از آجیل سفره عید چند پسته لال مانده» از اکبر اکسیر است که دو دهه از عمر خود را صرف سرودن شعر« فرانو» کرده که کوتاهی، طنز، زبان محاوره و پیام چند وجهی از ضروریات آن است.
قیصر امین پور، فریدون مشیری، شاملو و دیگران
شعر «گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود/ گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود»، یکی از شعرهایی است که در اینترنت و از آن غم انگیز تر در کتاب کمک درسی گاج به نام «قیصر امین پور» سند خورده است. آشنایی مختصری با سبک قیصر امین پور و تامل بر ایرادات شعر نمونه، کافی است تا جعلی بودن آن را تشخیص دهید و بدانید که این اثر، شاعر دیگری دارد همانند شعر « دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور/ شاید این عید به دیدار خودم هم بروم». فریدون مشیری و احمد شاملو دیگر شاعرانی هستند که از این اشعار جعلی بی نصیب نیستند و این اشتباهات حتی متوجه شاعران بزرگ کنونی ما مانند هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی کدکنی هم می شود. به نظر می آید وضع قانون کپی رایت و حواس جمعی مردم در انتشار نام صاحب اشعار تنها دست آویزهایی است که می توان به واسطه آن، شاعر را پناه داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اگرچه تاکنون بیش از 50 درصد اعتبارات عمرانی استان تخصیص یافته اما به دلیل غیر نقدی بودن عمده این اعتبارات، میزان پیشرفت پروژههای عمرانی از 15 درصد بیش از تخصیصها، حالا به 10 درصد کمتر از تخصیصها رسیده است. به گزارش خراسان رضوی، در جلسه شورای برنامهریزی و توسعه استان (مورخ 21 مهر) رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان، از تخصیص 51 درصدی بودجه عمرانی استان در شش ماه ابتدایی سال خبر داد، موضوعی که «رضا جمشیدی» آن را در چند سال اخیر بیسابقه دانست اما در همان جلسه استاندار از پیشرفت کم پروژههای عمرانی استان گلایه کرد و گفت: «باوجوداین تخصیصها، شاهد پیشرفت متناسب با تخصیص اعتبارات در پروژهها نیستیم یا گزارشهای ارائه شده به استانداری، دارای نقص هستند یا اشکالاتی در اجرای پروژهها وجود دارد که دستگاهها باید برای برطرف کردن آن اقدام کنند.»
نقدی نبودن اعتبارات
چرایی این موضوع را از مدیرکل دفتر فنی امور عمرانی استانداری پیگیری می کنیم. «مهدی سالیانی» در این باره می گوید: این موضوع با توجه به تأکید استاندار در جلسه اخیر شورای فنی استان بررسی و مشخص شد دلیل عمده و اصلی این موضوع، نقدی نبودن اعتبارات تخصیصیافته برای پروژههای عمرانی است. گزارش سازمان مدیریت و برنامهریزی استان هم بیانگر همین واقعیت است. بر اساس این گزارش، تا 31 شهریور امسال، از مجموع 1389 میلیارد تومان اعتبارات عمرانی استان در قانون بودجه 97 حدود 708 میلیارد تومان(51درصد) تخصیص یافته که از این مبلغ تنها 186 میلیارد تومان نقدی و بقیه یعنی 489 میلیارد تومان بهصورت اسناد خزانه با سررسیدهای متفاوت بوده است.
سالیانی با اشاره به این مشکل می افزاید: سالهای گذشته، اعتبارات عمرانی بهصورت نقدی تخصیص پیدا میکرد و میزان پیشرفت پروژهها فراتر از تخصیصها بود اما امسال بخش عمدهای از اعتبارات عمرانی بهصورت اسناد و اوراق خزانه با سررسیدهای یک و دوساله تخصیصیافته است. این موضوع باعث شده است پیمانکاران برای نقد کردن این اوراق، آنها را با تنزیل در بورس نقد کنند. درواقع این فرایند باعث کاهش قدرت و گردش سرمایه نقدی موردنیاز پیمانکاران شده است و تأثیر نهایی آن در میزان پیشرفت پروژهها نمایان میشود.
تیرماه امسال، 43 درصد تخصیص، 34 درصد پیشرفت
مدیر کل دفتر فنی استانداری تصریح می کند: سالهای گذشته تخصیصها نقدی بود و باعث میشد میزان پیشرفت پروژهها، حداقل 15 درصد فراتر از تخصیصها باشد. به عنوان مثال با تخصیص اعتبار 50 درصدی، شاهد پیشرفت 65 درصدی پروژهها بودیم اما متأثر از همین موضوع تخصیص نیافتن نقدی اعتبارات، طبق آخرین بررسی که از میزان پیشرفت پروژههای عمرانی استان در تیرماه انجام شد، مشخص شد میزان پیشرفت پروژهها کمتر از تخصیص اعتبارات بوده است. سالیانی می افزاید: بررسیها نشان داد میزان پیشرفت پروژهها حداقل 10 درصد کمتر از میزان تخصیص بوده است. در تیرماه میزان تخصیصها 43 درصد بوده اما میزان پیشرفت پروژههای عمرانی استان، حدود 34 درصد بوده است.
مشکلات بررسی و به دولت منعکس شد
وی می افزاید: علاوه بر نقدی نبودن عمده اعتبارات عمرانی؛ گاهی هم دستورالعملهایی که سازمان برنامهوبودجه برای حل مشکل پیمانکاران و تسهیل کار با اوراق خزانه صادر میکند، با دستورالعملهای داخلی نهادهایی مانند سازمان تأمین اجتماعی و سازمان امور مالیات کشور همخوانی ندارد و این باعث میشود برخی مشکلات را نتوانیم در داخل استان برطرف کنیم و نیازمند تصمیمگیری کشوری هستیم. مدیرکل دفتر فنی استانداری گفت: بنا بر همین موضوع، طبق دستور اخیر وزارت کشور، مشکلات و موانع کندی پیشرفت پروژههای عمرانی در هفت استان کشور از جمله خراسان رضوی شناسایی و به مرکز منعکس شد تا در دولت برای رفع آنها تصمیمات لازم گرفته شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.